ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
داشتم تو اینترنت مدل های جدید بافتنی رو نگاه می کردم که به یک مقاله برخوردم در مورد فواید بافتنی ...
میگن در قرن حاضر ، بافتنی به عنوان یوگای بانوان نامگذاری شده ... کلی حال کردم که این یوگا رو سالهای ساله دارم انجام میدم و نمی دونستم که در حال یوگا کردن هستم !!!
حالا نکته ی جالبش برام این بود که چرا فقط بانوان ؟؟؟!!!
مگه نه اینکه میون این همه طراح لباس مشهور ، تعداد قابل ملاحظه ای از آقایون ، جزء برترین ها هستند ؟ یا اینکه بین بهترین و ماهرترین خیاط ها ، مردها حضور پررنگی دارن؟؟!! پس چرا یوگای بانوان ؟؟
حالا بگذریم ... خلاصه مخلص کلام این بود که ما زدیم تو کار بافتنی و نمایشگاه و شوی لباس و این حرفها ... خیلی هم داریم حال میکنیم ... به زودی عکس چند تا از مدل ها رو هم میذارم ... فقط مواظب این گ.ش.ت ا.ر.ش.ا.د باشید در اینجا رو تخته نکنن !!!
چقدر جالب
چقدر این کیفه خوشگله
یه کلاه صورتی دستباف با دو تا منگوله بزرگ
باهاس خیلی خوشکل باشه
دیدنش یه لحظه لبخند میاره به لب کسی که کلاف زندگیش خیلی وقته که گره کور داره.
are ghashang shode ... sooraty kollan range ghashangiye ...
kalafezendegi hamoon ro khodemoon dar ham mipichim rafigh ... va chon kasy nemidoone che gandhayee ( sorry ) zadim faghat khodemoon az ohdeye baz kardanesh bar miyayeem ...
thanks is a noun and it can't be used as a plural phrase. but we can use it in this form: give thanks to God.
and we have thank you no thanks you! i
در ضمن سری به ما بزن
yes ... i think ur right ... thanks
سلام دوست جونی
میگم این شو اینجا برگزار میشه یا باید بیایم مزون؟
salam azizam ... na show inja bargozar nemishe ... bayad tashrif biarid mezon ...
درود بر وکیل الرعایای عزیز!
تمام خیالهایم را دانه دانه و با روی تو می بافم
مخلص هر چی وکیل اونهم رعایا و علی الخصوص وکیل بانوی این مرز و بوم که شما عزیز باشی ، هستیم شدیدددددددد
salam azizam ... chetory ?

fadaye khialhat besham golam ... kaily mokhlesim azizejan
خیییییییییییییییلییییییییی خوشگله
یعنی اینو خودت بافتی؟!
چشمات قشنگه عزیزم ... نه این و خودم نبافتم اما مدلش و برداشتم که برم ببافم
چه جالب!
توى دوران نوجوانى براى درس حرفه و فن یاد گرفتم یه چیزایى! بعدشم از دوستم عروسک بافى یاد گرفتم!
ولى الان هیچى یادم نیست!
انگار باید برم دوباره آموزش ببینم!
خیلی عالی بوده این دوره ی حرفه و فن ... زمان ما این چیزها رو بهمون یاد می دادن ... الان به بچه ها رو خوانی از قرآن و این حرف ها یاد می دن ... نمیگم بده ... اما هر چیزی اندازه داره ...
از کجا به کجا رسیدیم ... به این میگن یک بحث زنانه !
مطمئنم از یادت نرفته عزیزم ... اگه دوباره سوزن و نخ دست بگیری ، در کمال تعجب میبینی اصلا یادت نرفته که هیچ ، تازه مهارتت بیشتر هم شده !
جدی میگم ... این خاصیت هنر و مهارت دستیه ! باور نداری ، امتحان کن ...
یعنی اگه یه شال بافتنی بپیچیم دور گردنمون در حال یوگا هستیم؟
خیر جناب ... اگه تشریف ببرید حسن آباد و چند تا کلاف کاموای خوشرنگ و یه جفت میل بافتنی بخرید ... شروع کنید به بافتن ... یکی رو یکی زیر ... اونوقت در حال یوگا کردن هستید ...!
خانم اجازه منو هم به این شو دعوت میکنی؟ یادش بخیر ایام جوانی منم قلاب بافی و گلدوزی میکردم
آخی ... چرا ایام جوونی ؟ حالا مگه خدای ناکرده ؟؟؟...
حتما عزیزم ... دعوتت می کنم ...