نخ ، سوزن ، قیچی
من تکه های تنهایی را به هم می دوزم ، تو اضافاتش را قیچی بزن !نخ ، سوزن ، قیچی
من تکه های تنهایی را به هم می دوزم ، تو اضافاتش را قیچی بزن !روزانهها
همهپیوندها
- آینه ای در من
- ضمیر نا خودآگاه
- ناس دونه یکی دونه
- یک فنجان عشق
- در سایه سار تنهایی
- نوشته های خودم
- رستاخیزافکار غبار گرفته من
- همه ی لحظه هام
- خودکار مشکی و کاغذ کاهی
- بغض هزار ساله
- برای فردای حافظه ام
- بی جغرافیا بی مرز
- طنز نوشته های اجتماعی
- سفر قهرمانی
- ثانیه های خالی
- قوچ
- کلکله
- gleam
- بابونه
- بلور رویا
- من و بخون
- جوگیریات
- diapason
- آنیمای من
- کافه تیراژه
- زخم عقل
- تارک دنیا
- جیغ و داد
- آب ، باد ، باران
- پروین پناهی
- شب تولد من
- کودک فهیم
- catastrophe
- ماجراهای گلابتون بانو
- غواص کاشف
- کتابخونه (ناز)
- دکولته بانو
- پری کاتب
- ایوب متانی
- ولوج
- پرسه(محسن محمد پور)
- یادداشت های یک دیوانه
- avayezaman
- پیرامون من
- چغوک
- شاعر شنیدنی ست
دستهها
ابر برجسب
دستکش پائیزی بافتنی دست بافتجدیدترین یادداشتها
همه- دست های پائیزی
- solso cafe
- ترکیب آتش و باد!
- فرار ...
- اضطراب !
- بهار است...
- تولدانه
- کار کردن
- دست بافت های من
- سرزمین درون من
- پاییزه یا بهار ؟!
- جذبه...
- زیرزمین خانه ی من ۳
- تابستان
- صدایم کن
- [ بدون عنوان ]
- زیر زمین خانه ی من ۲
- زیرزمین خانه ی من ۱
- خسته ام از تجربه های تکراری
- face off
- «کات»
- سولمازانه
- تقدیم به خودم
- دنیای دکمه ها ...
- قانون انسانی
بایگانی
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 1
- اردیبهشت 1392 3
- فروردین 1392 2
- آذر 1391 1
- آبان 1391 2
- مهر 1391 1
- شهریور 1391 1
- تیر 1391 3
- خرداد 1391 3
- اردیبهشت 1391 2
- فروردین 1391 5
- اسفند 1390 3
- دی 1390 2
- آذر 1390 3
- آبان 1390 5
- مهر 1390 5
- شهریور 1390 3
- مرداد 1390 3
- تیر 1390 6
- خرداد 1390 12
- اردیبهشت 1390 1
تقویم
مهر 1392| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
جستجو
آمار : 64818 بازدید
Powered by Blogsky
مدتی بود نبودیم ... در این مدت این شکلی بودیم ...
حالا هم که برگشتیم هنوز کمی این شکلی هستیم ...
گفتیم فعلا عرض ارادتی کنیم تا بعد مفصلا با پست جدید خدمت برسیم ...
سولماز
پنج‌شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ
چه خوشگل شدی!!!
الهی چه ناز بودییییییییییییییییییییی
مرسی عزیزم ... دیدم چه بچه ی نازیه گفتم عکسش و بذارم خودم و بچسبونم بهش ...
پس کلی فشنی عزیزم
سلام بر وکیل الرعایای عزیز!
اول ممنونم بابت جوابی که بهم دادین ...خیلی محبت کردین /مرسی
حالا بعدش ...
این همه مدت کجا بودین ؟
نمیگین دلمون براتون تنگ میشه ؟؟؟
وچقدر هم با مزه برگشتین ....
امیدوارم همیشه سلامت و سعادتمند باشید
با احترام ارادتمند : خود خودم
اینجا من بالاخره باید آیکن ماچ بذارم !
سلام دوست نازنینم ... اول خواهش میکنم وظیفه م بود ... حالا بعدش ...
به خدا اونقدر سرم شلوغ بود و فکرم بدتر از اون آشفته ... که اصلا وقت نداشتم ... حالا هم تلگرافی وقت می کنم بیام سر بزنم و لطف دوستان رو پاسخ بدم ...
قربونت بشم عزیزم ... با ریاست بلاگ اسکای مذاکره می کنم کهرت راحت بشه ( برای گذاشتن آیکن ماچ میگم )
سلاااااااااااااااااااااااااام وکیل بانو جان جان
خوووش آمدید
میگم عجب قیافه بانمکی داشتی وختی نبودیناااااااااااااااااااا
خیلی ملوووووووووووووسه
ارادت منو پذیرا باشین بانوووو
سلاااااااااممم دوست نازنین
شما هم خیلی خوش اومدین...
قربونت برم دختر ناز ... مطمئنا از تو بانمک تر نیستم
آره خیلی ملوسه ... خودم وقتی دیدمش دلم ضعف کرد ... کلی قربون صدقه ش رفتم ...
ارادتمندیم سرکار خانم ...
سلام چند مطلب جدید دارم
سلام از ماست ... خدمت می رسم ...
سلام وکیل جون
واییی
اگه گفتی کی ام؟
بهارین
به نا به دلایل امنیتی دیگه اونجا نمی نویسم
خوشحالم بعد از مدتها برگشتی...
راستی این عکسه می تونه نشونه چی باشه؟
یه خواهش...اگر امکان داره آدرس لینکم و عوض کنی ممنون می شم...
سلام دوست نازنینم ...
امان از دست این دلایل امنیتی ... من که بی خیال شدم ...
مرسی عزیزم ... چشم حتما عوضش میکنم
این عکس شاید درصد کوچکی از کلافگی من رو در این مدت نشون بده ... اونقدر کار داشتم که نمی دونستم کدوم رو اول انجام بدم ؟؟؟!!! قشنگ از سرم دود بلند می شد ... البته هنوز پروسه ادامه داره ... چند تا پرونده ی پر دردسر و پایان نامه و اختبار و ... یه سری کلاس متفرقه که نمی تونم رهاشون کنم ... دارم کچل میشم کم کم ...عین این :